خلاصه تاریخ تمدن اسلام دکتر حلبی قسمت 4

ساخت وبلاگ

 

 

کلام :                                                                                     خلاصه از : خ . عزیز پور  و عباسی

 

اگر در باره جهان که ما نیز جزیی از آن هستیم آزادنه بحث شود و این قید و شرط در میان نباشد که نتیجه بحث الزاما با یکی از ادیان موافق در آید چنین بحثی را فلسفه گویند ، اما همین که به این قید پای بند باشیم که حتما ما با یکی از ادیان مطابق در آید و یا آن را در برابر مبتدیان مثلا خود فلسفه و فیلسوفان حراست کند در نتیجه در تعقل و تفکر از حریم دین پا بیرون نگذاریم چنین پژوهشی را علم کلام گویند .

مسلمانان جهت دفاع از حریم دین اسلام ، فرا گرفتن روش های جدید فکری را برای مقابله با انحراف عقیدتی و اختلافات سیاسی لازم یافتند زیرا چه  بسیار احزاب دینی و سیاسی ، که برای پیشبرد اهداف خویش به اندیشه ها و افکار غیر اسلامی دست یافتند .

بنابراین ، چون اندک اندک کار تسلط مسلمانان بالا گرفت و از ایجاد و تدوین علوم دینی فارغ شدند و سادگی و بی خبری از علوم و صناعات از ایشان دور شد ، شروع کردند که اسباب حضارت یا شهر نشینی را به طرز کاملی فرا گیرند .

همین عوامل و عواملی چند دیگر سبب شد که در مفاهیم دینی و امور اعتقادی مسلمانان مسائلی شبه فلسفی نشات گیرد که از میان آنها سه مساله اهمیت بسیار دارد :

1- ایمان و پایگاه مرتکب معصیت کبیره

2- صفات و ذات خدا

3- جبر و اختیار

 

وجه تسمیه  علم کلام :

 در باب تسمیه این علم به " کلام " چند قول آمده است .

1) کلام صیغه یی است عربی برای نامیدن علمی یونانی ، و عرب قدیم ، علم جدل یونانیان را منطق نامیدند ومنطق از نطق می آید و نطق کلام است ، پس معلوم می شود که علم منطق و علم کلام یک چیز است .

2) برخی گفته اند کلام را از آن سبب به این نام نامیده اند که اصحاب آن در مسائلی سخن گفته اند که گذشتگان در آن باب سخن نگفته اند .

3) عده ایی گفته اند این علم را کلام از آن روی گفته اند که اصحاب آن در " کلام الله " اختلاف کرده اند که آیا قدیم و ازلی است و یا حادث و زمانی ؟ و این مساله یعنی خلق قرآن سخت معروف است و از مسئل پیچیده کلامی .

4 ) برخی هم گفته اندکه این علم را کلام از آن جهت گفته اند که موجب قدرت متکلم در بحث از مباحث شرعی می شود

5) و بالاخره گفته اند که این علم را از آن روی علم کلام گفته اند که متکلم در آغاز سخن می گفته است " کلامنا الیوم فی الحسن و القبح " یعنی سخن امروز ما در حسن و قبح است . "

 

 

اما در تعریف خود علم کلام :

گفته اند علمی است که در آن از ذات خدا و صفات او و احوال ممکنات از مبداء و معاد بنابر قانون اسلام بحث می شود و این که قانون اسلام را اضافه می کنند می خواهند حدود کلام و فلسفه را از هم ممتاز کنند . چه بسا فیلسوف بیشتر اوقات به کائنات و احوال آ ن استدالال می کند فیلسوف به جسم طبیعی نظر می کند اما متکلم به وجود صانع و آفریدگار یعنی فیلسوف به وجود مطلق و توابع آن جسم اشاره دارد ولی متکلم بر وجود موجود استدلال می کند .

 

متکلمان بزرگ معتزلی :

اگر تنها به شمارش نام متکلمان و ذکر آثار کلامی آنها بسنده کنیم خود کتابی بزرگ می شود تنها به ذکر مشهورترین متکلمان اسلامی اعم از شیعه و سنی می پردازیم :

 

1- ابو حنیفه نعمان بن ثابت الکوفی : وی نخستین کسی است که در علم کلام کتاب نوشته است و کتاب او الفقه اکبر از کتابهای کلامی به شمار می آید این کتاب از قبیل اصول الدین بوده و در آن بحثی است بر ضد مرحبئه نوشته اند که او بسیار زاهد و عامل و عالمی متواضع بود . که در زمان خلیفه ابوجعفر منصور بود .

 

2- ابوحذیفه واصل بن عطاء الغزال بصری : از پیشوایان بلیغ کلام به شمار می رفت او رئیس معتزله بود . واصل کسی است که اصول پنجگانه اعتزال را ( که این مذهب بر پایه آنهاست ) وضع کرد : 1. وعد و عید 2 . امر به معروف و نهی از منکر 3. منزلت بین المتزلتین  4. توحید  5 . عدل به شیوه متکلمان معتزلی .

 

3 ابو الهذیل علاف :  او شیخ معتزله بصره بود . در فلسفه یونانی اطلاع تمام داشت و در میان عقاید خاص کلامی خویش  از آن یاری بسیار گرفت و بیشتر اقوال او متاثر از همین فلسفه یونانی است از آن جمله بحث اعراض ، اثبات ، حرکت و سکون

 

4- نظام بلخی  :  شاگرد ابوالهذیل علاف بود و او را " اعظم شیوخ معتزله و تواناترین آنان در کلام " دانسته اند . نظام در مسائل زیادی با متکلمان دیگر اختلاف داشت و آراء مخصوص به خود اظهار کرد  که از آن جمله است عقیده او درباره جسم و عرض ، نفی جزء لایتجزا که در این موارد با استاد خود اختلاف نظر داشت .

 

5- جاحظ بصری : یکی از بزرگترین و پر کارترین دانشمندان اسلامی است و اعتبار و شهرت او در بسیاری از شعبه های علم از ادب ، شعر کلام ، فلسفه نقد شعر ، طنز و هزل و به ویژه جانور شناسی نیازی به گفتن ندارد در اهمیت او این اندازه بس است که گفته اند " از دلایل اعجاز قرآن این است که جاحظ بدان ایمان داشته است . همچنین کتاب الحیوان دلیل بارز این میل و تبحر او در جانور شناسی و مباحث طبیعی است . از عقاید  کلامی جاحظ آنچه معتبر است یعنی او در آن عقاید با معتزله دیگر اختلاف دارد : 1-  فلسفه مادی طبیعی 2 حواس همه از یک نوع هستند 3 عصمت انبیاء 4 قرآن کریم

 

6- ابو علی حبائی :  رئیس معتزله بصره و امام متکلمان عصر خویش بوده است . عقاید اوبسیار گسترده است که در اینجا مهمترین آنها را نام می بریم  1) اعتقاد به جوهر فرد  2) اعراض( اعتقاد به بقاء وفناء )  3) فناء ( خدا قادر است که همه عالم را فانی سازد ولی نمی تواند بعضی اجسام را فانی بکند و بعضی را نکند )

* پیروان ابوعلی حبائی را حبائیه گویند * او پسرش ابوهاشم آخرین دوره های اهمیت معتزله را نشان می دهند .

 

7- ابو هاشم حبائی :  صحاب بن عباد وزیر دانشمند آل بویه از شاگردان اوست وی اغلب مقالات معتزله با پدرش دمساز است ولی در چند مورد با او مخالفت نیز کرده است .

ولی پیروان پدر او عموما حبائیه و پیروان پسر را بهشمیه ( ماخوذ از ابوهاشم ، می گویند که دو فرقه جداگانه هستند )

 

8- غزالی :  اعتبار او در علم کلام نیز بسیار است او در واقع فلسفه را برای رد آن علم و در دفاع از علم کلام پیش خود خواند . اهمیت و اعتبار غزالی در علم کلام به جایی رسیده بود که ابن خلدون او را همراه ابوالمعالی جوینی و امام فخر رازی از مهذبان بزرگ علم کلام از فلسفه به شمار آورده . از کتب کلامی غزالی الاقتصاد فی الاعتقاد و قواعد العقاید . احیاءالعلوم.

 غزالی معتقد است که خدای تعالی طایفه متکلمان را زمانی به وجود آورد  که فرقه های دینی با یکدیگر گلاویز شده بودند .

 

* شهرستانی : نوشته اند که سلطان سنجر سلجوقی او را عزیز می داشت و از محرمان راز خویش کرده بود . نیز گفته اند که وی متهم به تمایل به اهل قلاع یعنی اسماعیله بوده و به مذهب آنان دعوت می کرده و سخنان آنان را نصرت می داده است . ولی نگارنده این سخن را باور نمی کند زیرا او در الملل و النحل خود را سرزنش و ریشخند و تحقیرو رد اسماعیله باز نایستاده است . از مولفان کلامی شهرستانی چندین کتاب اعتبار بسیار دارد ، اما معتبر تر و شناخته تر از همه : 1) نهایه الاقدام فی علم کلام 2) الملل و نحل  3 ) المصارعه یا مصارع الفلاسفه ( در رد فلاسفه نوشته شده )

 

* امام فخر رازی : او نویسنده پر کاری بود مهارت او بویژه در کلام است . کتابهای عمده فخر رازی در کلام :  المطالب العالیه * المعالم * المحصل * تهذیب الدلائل * تعجیز الفلاسفه

 

متکلمان نام آوری که به ذکر نام آنها اکتفا می کنیم از جمله :

 

اشعریه و ابوالحسن اشعری * صاحب بن عباد طالقانی * باقلانی * زمخشری * راغب اصفهانی * ابن ابی الحدید * خواجه نصیر طوسی * علامه حلی ...

 

 

روز زن...
ما را در سایت روز زن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hajiani بازدید : 94 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 18:36